....در بهشت تنها بودن از کویر سخت تر است!!
(شریعتی عزیزم)
________________________________
دوستان عزیز به توصیه دوستم فاطمه جون: کپی مطالب(همون دزدی خودمون)از نوشته های من بدون ذکر منبع و نام شریف من از نظر من حلال نیست و باید اون دنیا چهرهی زیبای منو ببینی و پاسخ بدی:دی
باتشکر(مدیریت داخلی)
ادامه...
چه حس تلخی است
وقتی
در جمعی نشسته ای که
همه می خندند
و در تو طوفانی ست
و قلبت رو به ویرانی ست
لبت را گاز می گیری
و التماس می کنی به چشمانت
که باران نبارد!
پدربزرگ..
وقتی که رفتی مادربزرگ کرسی دموده ی ما را داد به احمد اقا سمسار..
اون گوشه کنار دیوار شومینه ساخت.
یک دست مبل راحتی هم گذاشت جای کرسی.
اینجا همه چیز عوض شده.
از وقتی که دیگر برایم اسپند دود نمیکنی . . .
همه اش همین طوری ـه ......
پدربزرگ از وقتی که رفتی من تکه تکه گم می شم.
همین دیروز بود که دو قدم مانده به صبح فردا گم شد....
نمیدونم چی بگم
اشکم در اومد
من بابا حاجی مو خیلی ذوست داشتم
غم هایی که...
چشمانت را خیس نمی کنند...
دلت را به آتش می کشند...
بی صدا سوختن دردناکتر است ...
خوش اومدی سارا گلی جون
ممنونم
سلام ساراجونم بالاخره اومدی
مطلبتو درک کردم ..........
اگه دوسداری به وبم بیا اگه حالو حوصله نداری نیا ناراحت نمیشم............
سلام عزیز دلم
....
این حرفا چیه
چه حس تلخی است
وقتی
در جمعی نشسته ای که
همه می خندند
و در تو طوفانی ست
و قلبت رو به ویرانی ست
لبت را گاز می گیری
و التماس می کنی به چشمانت
که باران نبارد!
اخی...
سلام سارا گلی
نوشته ی زیبایی بود!!!!
سلام عزیزم
ممنونم
چه بد...
اره دیگه
قربونت برم الهی سارا گلی جونم
خواهری کوچولوی سهیل
زیادی لوسم میکنی ها داداش بزرگه
هییییییییییییییییییی
ای خدا